زیارت قبول
عزیز دلم ، خیلی وقته که به وبلاگت سر نزدم . آخه مامان و بابایی تو مرخصی تابستونی بسر می بردند . برای تعطیلات تصمیم گرفتیم مسافرت بریم هر چند بابا زیاد تمایلی به این مسافرت نداشت می گفت بمونه مهرماه خودمون تنهایی می ریم . قربون امام رضا برم که مارو طلبید و قسمت شد بلاخره تو را برای اولین بار به پابوسش ببریم . زمانی که تو یک ماهت بود و تو شیمک مامانی بودی رفتیم زیارت . موقع رفتن در شهرهای گرمسار (صبحانه) ، سمنان (ناهار) ، سبزوار (شام) و روزش هم در نیشابور توقف داشتیم . از بازار نیشابور دیدن کردیم و از محلی که تولید نقل بود ، نقل نیشابور خرید کردیم . بعد از اون قدمگاه و بعد اون کنار یک درختی جوجه زدیم و ناهار خوردیم و تا ساعت 30/4 رسیدیم ب...
نویسنده :
مریم محمدی
14:05